فضانوردی که شش ماه از ماموریت تک نفره اش بر لبه منظومه شمسی گذشته، دل نگران زندگی اش روی زمین است و موجودی باستانی که در سفینه اش پیدا کرده به او کمک می کند و ...

"لئو" مارمولکی 74 ساله و خسته، دهه ها است که با لاک پشت خود در یک کلاس درس فلوریدا گیر کرده است. هنگامی که متوجه می شود تنها یک سال دیگر وقت دارد، برنامه ریزی می کند تا از آنجا فرار کند و زندگی را در خارج تجربه کند، اما به جای آن درگیر مشکلات دانش آموزان مضطرب خود می شود از جمله یک معلم جایگزین غیرقابل تحمل و ...

فیلم داستان دختر جوانی به نام "استیسی فریدمن" را دنبال می‌کند که برای یکی از مهم‌ترین رویدادهای زندگی‌اش آماده می‌شود: Bat Mitzvah ( جشن تکلیف دختران یهودیان) اما نقشه‌های او زمانی از هم می‌پاشد که "مچ" بهترین دوستش را در حال بوسیدن کراشش، "اندی گلدفارب" می‌بیند و ...

نیک و آدری که اکنون به عنوان کارآگاهان تمام وقت کار می‌کنند، در تلاشند تا آژانس خصوصی خود را راه اندازی کنند. در این میان زمانی که دوست آن‌ها در مراسم عروسی مجلل خود ربوده می‌شود، نیک و آدری خود را در مرکز یک آدم‌ربایی خطرناک می‌بینند و ...

یک بازیکن سابق بسکتبال پس از سفر به اسپانیا، با یک بازیکن خیابانی با استعداد آشنا می شود و از این فرصت برای بازگشت به لیگ بسکتبال ان بی ای استفاده می کند و ...

هیوبی شهروندی وظیفه شناس است که هر سال در جشن هالووین مراقب همشهریان خود است و تلاش می کند مراسم به خوبی برگزار شود. اما امسال یک خلافکار سابقه دار از راه می رسد و اتفاقاتی رازآلود را با خود به همراه می آورد و...

داستان این فیلم کمدی و جنایی درباره‌ی یک جواهرفروش به نام هاوارد رتنر می‌باشد که در منطقه‌ی ثروتمند‌نشین نیویورک زندگی می‌کند و صاحب یک فروشگاه جواهرات بزرگ و معروف است. اما به خاطر جاه‌طلبی‌های هاوارد ، اکنون او باید راهی برای پرداخت بدهی‌هایش پیدا کند و…

زندگی یک رئیس بانک وقتی وارونه می شود که یک دوست قدیمی مرگشان را جعل کرده و حال آماده ماجراجویی با آن است. قبل از اینکه هویت جدیدی برای خود دست و پا کنند، آنها می فهمند که مشکلات بزرگی در اثر این کار در انتظارشان است اما …

اینترنت، فناوری و تکنولوژی امروزه زندگی خانواده ها و جامعه را بطور کامل دستخوش تغییراتی کرده است. این فیلم درباره ی گروهی از خانواده ها و تاثیرات این پیشرفت ها بر آنان می باشد و...

این فیلم داستان والدینی را روایت می‌کند که فرزندان آنها می‌خواهند با هم ازدواج کنند و این در حالی است که ازدواج آنها، یک ازدواج زود هنگام محسوب می‌شود. با این حال، والدینشان باید مقدمات نهایی را برای جشن عروسی آنها آماده کنند و ...

برنامه استندآپ کمدی جدید آدم سنلدر که با خطی داستانی و زیبا از کمیک، موسیقی، جاده ها و ایستگاه مترو میگذرد تا همه آن ها را به گوش حاضران در سالن برساند ...

یک افسر پلیس نیویورکی و همسرش به اروپا می روند تا تعطیلات متفاوتی را سپری کنند و زندگی زناشویی خود را نیز تقویت کنند. آن ها در حین سفر با یک میلیاردر آشنا می شوند اما طولی نمی کشد که او به قتل می رسد و این دو به مظنونین اصلی پرونده تبدیل می شوند. اکنون آن ها باید از دست پلیس فرار و بی گناهی خود را ثابت کنند…

داستان فیلم درباره‌ی سندی وکسلر یک مدیر استعدادیابی است که در اوایل سال ۱۹۹۰ در لس آنجلس فعالیت می‌کند و…

 «مايکل نيومن» (سندلر) يک دستگاه کنترل از راه دور تلويزيون به دست مي آورد که نه تنها به او اجازه مي دهد تلويزيون و دستگاه صوتي اش را از راه دور کنترل کند، بلکه اين امکان را در اختيارش مي گذارد که کل زندگي اش را به ميل خودش عقب و جلو کند يا از حرکت باز ايستاند...

سه خواهر و برادر که برای افتتاح نمایشگاه تازه، پدر مجسمه‌سازشان به نیویورک می‌روند، بعد از وقوع سانحه‌ای که به پدرشان صدمه‌ای جدی می‌زند باید با واقعیت تلخ آسیب‌پذیری و زوال والدین کنار بیایند، در حالی که هر کدام مسائل و تردیدها و مشکلات خودشان را در زندگی دارد.

در این انیمیشن کوتاه دنیس پسر جاناتان و میویس صاحب یک سگ عجیب و غریب می‌شود و…

فیلمی انیمیشنی محصول سال ۲۰۱۸ به کارگردانی گندی تارتاکوفسکی است. ستارگان زیادی در این فیلم انیمیشنی حضور دارند که از جمله‌ی آنها می‌توان به آدام سندلر ، اندی سمبرگ و سلنا گومز اشاره کرد. در قسمت سوم فیلم انیمیشنی هتل ترانسیلوانیا ، دراکولا همراه با خانواده‌اش و دوستانش با یک کشتی گردشی شیک و مدرن به سفری تفریحی می‌روند و در این بین ماجراهایی رخ می‌دهد که…

بعد از یک آشنایی ناگهانی ، مرد و زن در یک رفت و آمد خانوادگی خودشان را شیفته ی یکدیگر می یابند و همچنین در این ماجرا بچه هایشان به یکدیگر وابسته می شوند …

جورج سیمونز (سندلر) یک کمدین معروف است که متوجه می شود به یه بیماری لاعلاج مبتلاست و ازطرف دیگر دوست صمیمی ای هم ندارد و تنهاست. آیرا (روگن) هم یک کمدین مرد آماتور است که در یه فست فود مشغول است و برای موفق شدن در کار کمدی تلاش می کند. یک شب که این دو با هم در یک باشگاه برنامه اجرا می کنند جورج توجهش به آیرا جلب می شود و تصمیم می گیرد در اجرای کمدی کمکش کند تا بدین ترتیب یه دوست و همدم برای خودش پیدا کند...

«بری ایگان» (سندلر) مرد جوانی است که در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل دارد و با وجود چند تایی خواهر، این ناشی گری در ارتباط با زنان پیرامونش بیش تر هم می شود. تا این که یک روز، یکی از خواهرانش او را با «لنا» (واتسن) آشنا می کند...

در قسمت دوم این انیمیشن میویس با جاناتان ازدواج کرده و صاحب پسری نیمه انسان نیمه خون آشام می شوند به نام دنیس. از طرفی میویس به همراه همسرش به خانه ی جانی مسافرت می کنند و دنیس را پیش دراکولا می گذارند. در این میان پدر دراکولا٬ ولاد با گویندگی مل بروکس سر میرسد تا تربیت دنیس را به عهده بگیرد. اما او با دراکولا مشکل اساسی دارد.

  زمانی که تفسیر غلطی از بازی های کلاسیک ارائه می شود، شخصیت های محبوب بازی های کامپیوتری مانند Pac-Man و Donkey Kong آن را به عنوان اعلام جنگ می پندارند و همانند موجودات بیگانه به زمین حمله میکنند …..

هیولاها سالهاست که از ترس انسان ها (!) خواب و خوراک ندارند. کنت دراکولا هتلی مخصوص هیولاها می سازد که بدون نگرانی می توانند در آنجا اقامت داشته باشند اما با ورود یک انسان همه چیز بهم می ریزد...

«آلن جانسن» (چیدل) ظاهرا زندگی خوشبخت و راحتی با همسر و فرزندانش دارد. در حالی که احساس تنهایی می کند و کسی را ندارد که با او درددل کند. از سوی دیگر «چارلی فاینمن» (سندلر) نه شغلی دارد و نه خانواده ای. او در فاجعه ی یازده سپتامبر ۲۰۰۱، همسر و سه دخترش را از دست داده و پس از آن از کارش استعفا داده و به تلخی خودش را از همه جدا کرده است. «آلن» و «چارلی» در دانشکده هم اتاقی بوده اند و حالا پس از سال ها دوباره با هم برخورد می کنند. «آلن» با مشاهد ی وضع نابهنجار «چارلی» تصمیم می گیرد که به او کمک کند و …

 «هنری روث» (آدام سندلر) مردی است که از تعهد داشتن نسبت به یک زن می ترسد، تا اینکه دختری جذاب به نام «لوسی» را می بیند. آنها با هم بیشتر آشنا می شوند و هنری از این که دختر رویاهیش را پیدا کرده خوشحال است، تا اینکه درمیابد لوسی حافظه کوتاه مدتش را از دست داده و فردای آن روز دیگر هنری را به یاد نمی آورد.

«سانی کوفکس» (سندلر)، مجردی سی ساله و بی فکر و خیال است که هرگز زیر بار مسئولیت های بزرگ سالی نرفته است. اما وقتی متوجه می شود اگر زودتر وارد گود نشود تا آخر عمرش تنها خواهد ماند، برای آن که به محبوبه اش نشان دهد می تواند با مسئولیت های بزرگ سالی دست و پنجه نرم کند، پسر بچه ی پنج ساله ای به نام «جولیان» را به فرزندخواندگی قبول می کند…